رستانرستان، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

رز ووشه

تولدت مبارک خیارشور

ای پسر شیطون بلا دیشب یه دبه خیارشور از خونه مامان بزرگ آوردیم و چندتاش رو برای شام خوردیم و مثل اینکه درش رو محکم نبسته بودم .القصه با عادل که داشت رو اوپن شام می خورد صحبت می کردیم که یه لحظه سرو صدات نیومد... دیدیم بعله دبه رو چپه کردی و تمام آبش رو خالی کردی کف آشپزخونه و دستت رو می زنی بهش و می مالی به دهنت ... منم یه سره بردمت حموم که البته از دیدن حموم خیلی هم خوشحال شدی و شروع کردی خوش و خندون بازی کردن تا عادل هم آشپزخونه رو تمیز کرد. چهارشنبه شب گذشته برات خونه مامان بزرگ تولد گرفتیم. فقط خودمون بودیم. توی ماشینی که بچه ها برات گرفته بودن همچین میشستی که انگار صدساله راننده ای و دستت رو به کیک میزدی و سعی میکردی اد...
21 آبان 1391

مو هم که می کشی

پنجشنبه صبح رفتیم شمال و شنبه عصر برگشتیم (٢٩ مهر) اونجا به غیر از اوضاع مامان که ناراحتمون می کرد خیلی خوش گذشت شنبه صبحش رفتیم خونه بهداشت پیش شهلا  وزنت ١٠:٨٠٠ و قدت رو هم اندازه گرفت که بین ٧٨ یا ٧٩ یعنی یه کم کمتر از اونی که دکترت گفته بود . اونجا بازم رفتیم یکی یدونه و یه کلاه بافت و یه شلوار برات خریدیم 22000 تومان و یه بلوز و شلوار bcc  هم جميله برات خريد اونم 22000 تومان و بچه ها هم يه عروسك ني ني كوچولو بهت دادن و تو هم حسابي اونجا از همه دلبري كردي ... و البته وقتي كه ماني دراز كشيده بود و داشت تلويزيون نگاه مي كرد يواشكي رفتي بالاي سرش و دوبار موهاش رو از ته گرفتي كشيدي و اونم گريه كرد اونوقت تا گريه اون رو ديدي لب...
2 آبان 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رز ووشه می باشد